معرفی منابع : فصلنامه عرفان ایران - مجموعه مقالات
« عرفان ایران » عنوانی روشن است بر مجموعه مسلسلی از دفترهای متداوم درباره عرفان و تصوف در ایران . این دفترها مجموعه مقالات گوناگونی است از نویسندگان مختلف که از سال ۱۳۷۸ مرتب و منظم سالی چهار شماره از آن به دور از هیاهو درآمده است .
ظاهرا « عرفان ایران » تنها نشریه به زبان فارسی است که موضوع آن عرفان و تصوف است و البته جای تعجب بسیار است که چرا تا کنون در ایران نشریه مستقلی درباره این موضوع مهم منتشر نشده است . بی گمان هم محققان اسلام پژوه و اهل ادب فارسی و هم علاقه مندان به تصوف و سالکان طریقت اسلامی از خود پرسیده اند که چگونه است که در ایران که مهد تصوف و عرفان اسلامی است ، این گونه نسبت به تحقیقات عرفانی غفلت می شود . این سوال ، سوال مهمی است که در اینجا ضرورت دارد که قدری بدان بپردازیم .
دیرزمانی است که شرق شناسان و اسلام شناسان غربی به تبعیت از تصور رایج در قرون وسطی به غلط می گویند اسلام دین شمشیر و قتل و غارت است و قرآن هم فقط مشتمل بر احکام فقهی و لذا فاقد هرگونه بعد معنوی و عرفانی است و در نتیجه تصوف اسلامی مولود منابع بیگانه از اسلام از جمله مسیحیت یا آیین بودایی یا فلسفه نوافلاطونی است . در ایران هم از زمان صفویه بتدریج با غلبه نگاه فقهی به اسلام و خصوصا مذهب تشیع ، تصوف بتدریج مطرود و محکوم شد و این وضعیت تا کنون ادامه داشته است . اگر هم بزرگان اهل معنی در عالم تشیع می خواستند اظهار تصوف کنند ، تحت عنوان عرفان از آن یاد می کردند تا از حمله اهل ظاهر در امان بمانند .
بدین ترتیب آنچه در ایران گذشت و می گذرد توهم اسلام شناسان غربی را تاکید و بلکه تشدید می کند . چنانکه یکی از اسلام پژوهان غربی می گفت شما که مدعی هستید مولوی ایرانی است ، چقدر درباره آثار مولانا که از شاهکارهای طراز اول عرفانی و ادبیات فارسی است در ایران کار کرده اید ؟ در چند قرن اخیر چند شرح بر مثنوی یا کلیات شمس در ایران نوشته شده است ؟ تا کنون چند مراسم در بزرگداشت مولانا برگزار کرده اید ؟
حال اگر به مساله عرفان در ایران از بعد دیگر بنگریم یعنی متوجه باشیم که عرفان بعد معنوی اسلام است و اگر مورد غفلت قرار گیرد کل اسلام و حیات دینی مسلمانان را در شوون مختلف اعم از اخلاقی و اجتماعی مورد خطر قرار می دهد ، به اهمیت مقام تصوف و عرفان در اسلام و لزوم توجه بیشتر به آن پی می بریم .
با توجه به این توضیحات اگر نشریه ای مستقلا عرفانی در ایران منتشر نمی شد و قرار بود چنین نشریه ای منتشر شود ، باید چند نکته در آن رعایت می گردید : از جمله اینکه هم باید مشتمل بر مقالات تحقیقاتی به شیوه مرسوم دانشگاهی باشد تا بتواند سهمی در پر کردن خلاء تحقیقات عرفانی داشته باشد و هم باید به مسائل عرفانی به نحوی توجه کند که مربوط به حیات معنوی یک مسلمان در عالم مدرن چه در نظر و چه در عمل باشد . بی تردید مخاطب مباحثی از نوع اول ، که غالبا در حوزه عرفان نظری مطرح می شود و عموما به سبک بیان شروح فصوص الحکم ابن عربی است ، گروه خاصی هستند که با مقدمات علمی عرفانی و حکمی با این قبیل مطالب آشنا می باشند اما چون اصولا مطالب عرفانی به این سبک بسیار دشوار و نامانوس است و فهم آن برای همگان میسر نیست چه بسا موجب عرفان گریزی طالبان عرفان و تصوف اسلامی که ناآشنا با اصطلاحات غامض و پیچیده عرفانی می باشند و باعث پناه بردن آنان به نوشته های عرفانی جذاب تر و ساده تر و ملموس تر از آثار کارلوس کاستاندا در آمریکای جنوبی تا اوشو در هند شود .
مقایسه رونق چندساله این نوع کتاب ها به ظاهر عرفانی – از نوع سرخپوستی تا هندی – که حتی به چاپ دهم و بیستم در شمارگان بسیار بالا رسیده و در مقابل ، سردی بازار بسیاری از آثار کلاسیک عرفان اسلامی که روز به روز از شمارگان آنها کمتر می شود تا بدانجا که حتی برای چاپ اول به هزار عدد تنزل کرده است ، شاهد صدق وضعیت خراب کتاب های عرفانی اسلامی در ایران و هشداری است برای بعضی مسوولین فرهنگی که متوجه باشند که تلاش برای زدودن تصوف از اسلام ، که قرن ها است در دل و جان ایرانیان مسلمان جای دارد و در همه شوون زندگی آنان از هنرها تا آداب و رسوم خانوادگی و اجتماعی رسوخ کرده است ، حداقل از جهت فرهنگی منجر به وقوع خطرات جبران ناپذیر فکری و اعتقادی خصوصا در نسل جوان و هدایت کردن آنها در قدم اول به هر دینی و مذهبی غیر از اسلام و در قدم دوم به بی دینی خواهد شد .
در دفاتر مجموعه « عرفان ایران » سعی بر این بوده که نکات یاد شده رعایت شود . در عین حال تنوع موضوعات این مجموعه که در ذیل این عناوین اصلی تدوین شده اند ، قابل توجه است : مقالات ، یادنامه ، عرفان تطبیقی ، معرفی کتاب و تصحیح متون عرفانی و اشعار . البته در هر دفتر چند مقاله بیشتر به موضوع خاصی می پردازد و همین موجب می شود که غالب آنها تقریبا به صورت ویژه نامه باشد . این مطلب بخصوص در یادنامه ها به نظر می آید ، مثلا دفتر هجدهم به مرحوم استاد هادی حائری اختصاص یافته که با اینکه بسیاری از بزرگان فضل و ادب – مثل استاد مرحوم سید کاظم عصار ، محیط طباطبایی ، محمد تقی جعفری و نیز دکتر سید حسین نصر – نزد ایشان تلمذ کرده اند ولی به سبب عدم علاقه به اشتهار گمنام مانده اند .
معمولا مقاله اول « عرفان ایران » از آقای حاج دکتر نورعلی تابنده است که در حکم سرمقاله می باشد از آن جهت که ناظر به مسائل دینی روز و مناسبت های جاری است . مثلا در شماره ۱۲ مقاله ای با عنوان « عید و عزا » ، مساله تقارن ماه محرم با عید نوروز مورد بررسی قرار گرفته است . یا در شماره ۱۴ در مقالات « رویت ماه » و « عید رمضان » به مساله اخیرا معضل شده رویت ماه شوال و عید رمضان از بعدی عرفانی و اجتماعی نگریسته شده است .
بهترین معرف این مجموعه ارزشمند همکاران آن است . « عرفان ایران » که در آغاز راه خود به ضرورت طبیعت این گونه کارها با همکاران محدودی کار را آغاز کرده ، اکنون محل وثوق ارباب تحقیق در قلمرو کاری خود گردیده است : آقایان حاج دکتر نورعلی تابنده ، دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی ، دکتر سید حسین نصر ، دکتر غلامرضا اعوانی ، دکتر محمد رضا ریخته گران و ... بی نیاز از معرفی اند . حال اگر در این فهرست نام پژوهشگران جوانتر را بیافزاییم ، می بینیم که عرفان ایران سه نسل از اصحاب نظر را به هم مرتبط کرده است . در این مورد می توان مهندس مهرداد قیومی را مثال آورد با مقالات « معماری ذاکرانه » ( دفتر سیزدهم ) و « مجموعه مزار شاه نعمت الله ولی » ( دفتر هفدهم ) و نیز خانم معصومه امین دهقان با مقاله « مقایسه انسان فرهمند در شاهنامه با ولی در مثنوی » ( دفتر شانزدهم ) و بدین طریق مجالی برای جوانان فاضل پژوهشگر نیز پیدا شده که مقالات تحقیقی خود را در حوزه عرفان عرضه کنند .
منبع : عرفان ایران ( مجموعه مقالات ) (۱۹) / گردآورنده و تدوین مصطفی آزمایش .-- تهران : حقیقت ، ۱۳۸۲ / « هجده شماره عرفان ایران » برگرفته از مقاله روزنامه شرق به تاریخ ۸۳/۳/۱۰ بوده است . با اندکی تغییر .
برچسبها: معرفی منابع
<< Home