معرفی منابع : نابغه علم و عرفان در قرن چهاردهم / تابنده ، سلطانحسین ، ۱۲۹۳ - ۱۳۷۱
کتاب نابغه علم و عرفان در قرن چهاردهم ، از تالیفات جناب حاج سلطانحسین تابنده گنابادی رضاعلیشاه و در شرح زندگی و شخصیت و آثار عالم و حکیم و عارف بزرگ سده چهاردهم هجری ، جناب ملا سلطانحمد بیدختی گنابادی سلطانعلیشاه ، قطب سی و چهارم سلسله نعمت اللهی سلطانعلیشاه گنابادی است .
در معرفی این کتاب دو مقدمه از جناب حاج دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه و مولف محترم به علاوه فهرست کاملی از محتوای کتاب در زیر آورده شده است .
مقدمه حاج دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه بر چاپ سوم کتاب ( با اندکی تلخیص )
... کتاب مذکور به لحاظ موضوع آن که شرح حال نابغه بزرگوار علم و عرفان در قرن چهاردهم هجری است و هم مطالب مندرج در آن که حاوی نکات ارزشمند علمی و معنوی است و نیز از جهت نویسنده کتاب که شخصیتی از همان طریقه و مکتب و در همان حدود و مقامات بوده ، مهم است .
این کتاب نخستین بار در سال ۱۳۳۳ شمسی منتشر گردید و چاپ دوم آن در سال ۱۳۵۰ شمسی نسبت به چاپ قبل دارای اصلاحات و ملحقاتی بود . ... چاپ سوم این کتاب عینا از روی نسخه چاپ دوم و با اصلاح اغلاط مطبعی آن و با مدنظر قرار دادن چاپ اول کتاب و مقایسه با آن و اعمال یادداشت هایی که مولف محترم در نسخه چاپ دوم متعلق به خود مرقوم فرموده بودند ، انجام شد .
مولف محترم در کتاب دیگر خویش نیز تمامی اصول و جوانب بی طرفی را رعایت فرموده اند مثلا در کتاب « تاریخ و جغرافیای گناباد » که از جمله مصنفات محققانه ایشان می باشد و اخیرا چاپ سوم آن منتشر گردید بنا به نظر اهل فن جامع ترین و دقیق ترین کتابی است که تا کنون در خصوص تاریخ و جغرافیای گناباد به رشته تحریر درآمده است ... ارزش کتاب « تاریخ و جغرافیای گناباد » زمانی مشخص می شود که با تالیفات سایر افراد در همین موضوع مقایسه شود ، علی الخصوص که نویسنده برخی از آنها ، با عناوین استاد دانشگاه و امثالهم معرفی شده اند . این نویسندگان بنا به قول یکی از صاحب نظرانی که نقدی بر تالیفات آنان نوشته بود ، گویی می خواهند نام حضرت سلطانعلیشاه و نام بیدخت را ، هم از تاریخ و هم از جغرافیای گناباد حذف کنند . اما جناب آقای سلطانحسین تابنده در کتاب مذکور در فصل مربوط به معاریف و مشاهیر گناباد نه تنها از ذکر نام مخالفین طریقه معنوی خویش و جدشان خودداری ننموده بلکه بدون هیچ گونه غرض ورزی و در کمال بی طرفی علمی ، نام آنها را بیان کرده بلکه به تفصیل توضیحاتی راجع به آنان مرقوم فرموده اند به گونه ای که اگر در خاتمه نام هر یک ذکر نمی فرمودند که این شخص مخالف با عرفان و تصوف بوده است خواننده ، پی به تضاد اعتقادی مولف با آنان نمی برد .
مولف محترم حتی در مقدمه کتاب « نابغه علم و عرفان » می نویسند : « ... و چون جنبه تاریخی دارد احساسات مذهبی را حتی الامکان کنار گذاشته و با نظر بی طرفی که برای تاریخ نویسی لازم است انجام می دهم و تصمیم گرفتم که از هر کس آنچه شنیده ام یا در کتابی دیده ام به نام خود گوینده یا کتاب نقل کنم مگر آنچه مورد اختلاف نباشد ... » . (۱)
اما کتبی که بعدا در مورد تاریخ و جغرافیای گناباد نوشته شده با اینکه عمدتا منبع و ماخذ اصلی آنها ، کتاب « تاریخ و جغرافیای گناباد » تالیف جناب آقای حاج سلطانحسین تابنده بوده به اعتبار اینکه : اناس من خوف الذل فی الذل ، از بیم از دست دادن برخی موقعیت های محلی ، حاضر به کتمان حقیقت شده اند که چه بسا این امر موجب ذلت و ضلالت مولفان آنها شده است .
در صورتی که در کتب تراجم و تذکره ها و دایره المعارف ها و فرهنگ های عمومی که پس از زمان مرحوم آقای سلطانعلیشاه راجع به موضوعات عرفان و تصوف یا گناباد و یا رجال و معاریف قرن چهاردهم تالیف شده است ، نام ایشان و بیدخت که موطنشان بوده ذکر گردیده (۲) و تنها در کتب برخی از متاخرین ، به این مساله توجهی نشده که خود این موضوع ، محل تامل است . و این امر درحالی است که همه اقوام و ملل برای نشان دادن غنای فرهنگی تاریخی خویش ، حتی بزرگانی را که با ملل و اقوام دیگر نسبت بیشتری داشته اند به خود انتساب داده مصادره به مطلوب کرده اند . چنانکه مثلا بوعلی سینا را تاجیک معرفی نموده یا مولوی را رومی می نامند . اما مولفین مذکور ، جناب آقای سلطانعلیشاه را که از ابتدا تا انتهای عمر در گناباد زیست و منشا تحولات عظیمی بوده و به حق از مفاخر این مرز و بوم است به عنوان شخصیتی عرفانی و علمی و مذهبی نمی شناسند و حتی به تعمد نام ایشان را از آثار تالیفی خود راجع به گناباد حذف می نمایند ، در مواردی هم برخی مولفین با ظاهر و لباس بی طرفی انتقادات نامربوط و انتسابات ناروایی را به ایشان و طریقه معنویشان نسبت داده اند (۳) که البته محققین در مسائل عرفانی با ادله محکم و قاطع این انتسابات و اقوال ناروا را مخدوش دانسته و رد کرده اند . ...
مقدمه مولف محترم بر چاپ اول کتاب ( با اندکی تلخیص ) (۴)
... وجود دانشمندان و بزرگان در هر ملت و جامعه موجب افتخار بوده و اختران فروزان وجود آنان روشنی بخش محیط تاریک آن جامعه می گردد . تاریخ هر ملتی که به این قبیل دانشمندان زیب و زینت یافته و سوابق درخشان آنان را در صفحات خود به یادگار گذاشته ، درخشان ترین تواریخ جهان محسوب می گردد . این را هم نباید از نظر دور داشت که وجود سیاستمداران بزرگ و فرمانروایان دادگستر نیز علاوه بر اینکه پراکندگی یک ملت را به جمعیت تبدیل نموده و افراد را نسبت به یکدیگر خوش بین و متحد می کند و در ترقی و تعالی آن ملت می کوشد ، در افتخارات آن ملت سهم به سزایی دارد ؛ ولی درجه ترقی فکری و روحی جامعه بسته به وجود دانشمندان است و زیادی و کمی این دسته را باید میزان ترقی و تکامل فکری یا تنزل و انحطاط آن دانست . مثلا اگر بخواهیم درجه تمدن و تکامل روحی ملتی را با ملت دیگر مقایسه کنیم باید عده دانشمندان آن را بسنجیم و هر کدام که افزونی داشتند او را برتری دهیم . همچنین اگر تمدن یک ملت را در زمان های مختلف و قرون متفاوت بخواهیم قیاس کنیم باید به عده دانشمندان هر دوره نظری افکنیم تا سطح رشد فکری و نمود آن را دریابیم .
از این رو ملت یونان در تمدن کنونی که تمام جهان را فراگرفته دارای افتخارات زیادی می باشد ؛ زیرا پایه ترقیات امروز همان علومی است که توسط دانشمندان یونان کشف شده یا بسط و توسعه یافته است و امروزه شهر آتن نزد تمام ملل متمدن ، مقدس و محترم است ؛ زیرا مهد دانش و مرکز فلاسفه و بزرگان بوده و در دایره علم و تمدن امروزی حکم نقطه مرکزی را دارد . هرچند بعضی برآنند که تمدن اوستایی ایران ، پیش از تمدن یونان پیدا شده و حتی فیثاغورث فیلسوف بزرگوار یونان که تقریبا شش قرن پیش از میلاد می زیسته برای فراگرفتن دانش به ایران و دیگر کشورهای خاور مسافرت نموده و اساس تحصیلات او نزد دانشمندان دین زردشت بوده و از دانش ایرانیان و پیروان دیانت زردشت بهره مند گردیده ، لیکن چون تحولات علوم و تکامل سریع آنها از هنگام ظهور دانشمندان یونان آغاز گردیده ، از این رو تمدن کنونی را رهین منت دانشمندان آن سرزمین می دانند .
ولی ملت ایران هم به سهم خود افتخارات زیادی دارد و به وجود دانشمندان بزرگی که پیش از اسلام و یا پس از آن از میان افراد آن ظهور نموده اند می بالد ، بلکه همه ملل متمدن کنونی نسبت به آنان سر تواضع و فروتنی فرود می آورند . کشور ایران از هنگامی که تاریخ نظر دارد دانشمندان بزرگی داشته و هیچ وقت از وجود آنان بی بهره نبوده است . اگر کتب مقدسه ایرانیان و دستورات و گفته های شت زردشت را دقت کنیم پی می بریم که پر از مطالب علمی و فلسفی و اخلاقی است و کمتر بزرگی نظیر آنها را گفته است .
آیین اسلام ظهور کرد و پس از تسلط بر جزیره العرب برق آسا به سوی ایران توجه نمود . سپس کشور مصر و قسمت مهم روم قدیم و ممالک آفریقا و بسیاری از ملل دیگر را تحت نفوذ و سلطه خود درآورد و تمدن اسلامی را در متصرفات خود برقرار نمود و روحیه این ملل مختلف پس از گذشتن یک یا دو قرن برپایه اسلام استوار و علومی هم که در این جامعه بزرگ وارد می شد صورت دیانت و لباس اسلامیت می پوشید .
در میان این ملل مختلف که همه دارای تمدن اسلامی شده بودند کدام یک از آنان بیشتر در ترقی این علوم کوشیدند و گوی افتخار را ربودند ؟ به طور قطع می توانیم بگوییم این افتخار نصیب ملت بزرگ ایران شده و بیشتر دانشمندان علوم مختلفه اسلامی از میان این ملت ظهور نمودند و قریب صدی پنجاه از دانشمندان اسلامی ، ایرانی و نصف هم از ملل دیگر بودند . ... خوب است برای ثبوت این مطلب نگاهی به تاریخ پرافتخار ایران و اسلام نماییم تا به خوبی پی ببریم که ترقی علومی که در اسلام پیدا شده بیشتر به واسطه ایرانیان شده و کشور ایران مهد علم و عرفان بوده است . ...
از این رو شایسته است که ملت ایران به وجود این قبیل بزرگان افتخار نموده و نام آنان را که از افتخارات ملی محسوب است با احترام ببرد و نگذارد که از بین برود و برای اینکه حس احترام نسبت به آنان در دماغ افراد ایجاد شود لازم است که هرکسی به قدر امکان از حالات آنها آگاه باشد .
یکی از بزرگانی که در قرن اخیر در ایران ظهور نموده و در زمان خود شهرت زیادی پیدا کرده جناب حاج ملا سلطانمحمد گنابادی است که از علما و حکما و عرفای بزرگ زمان خود بوده و در راس سلسله صوفیه نعمه اللهیه قرار داشته است . این شخص با آنکه به واسطه تصوف مورد طعن علمای ظاهر زمان خود بوده ، در فضل و دانش نزد همه مسلم و دوست و دشمن به کمالات علمی او اعتراف داشتند و نام او در بیشتر کشورهای اسلامی مشهور شده و می توانیم بگوییم در زمان خود کم نظیر بلکه بی مانند بوده است .
از این رو بسیاری از دوستان از چند سال پیش این بنده را تشویق می نمودند که شرح زندگانی و حالات آنجناب را بطور تفصیل بنویسم ... [و] استدلال می کردند که اگر اکنون حالات ایشان نوشته نشود چون کسانی که درک محضر ایشان نموده اند به تدریج از دنیا رخت برمی بندند ، جزئیات حالات یا کلماتی که از آنجناب در خاطر دارند بکلی محو شده و همچون گنجی در زیر خاک پنهان [می گردد] .
... و چون جنبه تاریخی دارد احساسات مذهبی را حتی الامکان کنار گذاشته و با نظر بی طرفی که برای تاریخ نویسی لازم است انجام می دهم و تصمیم گرفتم که از هر کس آنچه شنیده ام یا در کتابی دیده ام به نام خود گوینده یا کتاب نقل کنم مگر آنچه مورد اختلاف نباشد ... [و] آنچه تا کنون از آن آگاه شده ام در این مجموعه می نویسم ... .
فهرست کامل مطالب کتاب به شرح زیر است :
- یادداشت ناشر چاپ سوم
- مقدمه چاپ سوم / حاج دکتر نورعلی تابنده
- مقدمه چاپ دوم
- دیباچه
- مقدمه چاپ اول
۱. بدو حالات جناب حاج ملا سلطانمحمد تا زمان طلب :
گناباد ؛ طایفه بیچاره ؛ حاج قاسمعلی و فرزندانش ؛ تولد جناب حاج ملا سلطانمحمد ؛ ایام کودکی ؛ ایام تحصیل ؛ مراجعت از عتبات
۲. مقدمات طلب تا زمان ورود به رشته فقر :
حاجی ملا هادی سبزواری ؛ سعادتعلیشاه اصفهانی ؛ رحلت حاج میرزا زین العابدین و جانشینی حاج آقا محمد کاظم ؛ رحلت جناب سعادتعلیشاه ؛ بعض کلمات آقای سعادتعلیشاه ؛ کرامات ؛ انصراف حاج ملا سلطانمحمد از حکمت ؛ مذاکره با دو نفر از رفقای طلاب ؛ مسافرت آقای سعادتعلیشاه به مشهد ؛ ملاقات طلاب با آقای سعادتعلیشاه ؛ سوال جناب حاج ملا سلطانمحمد ؛ مراجعت جناب حاج ملا سلطانمحمد به گناباد ؛ مسافرت به اصفهان ؛ وقایع بین راه ؛ ورود به اصفهان
۳. اجازه یافتن جناب حاج ملا سلطانمحمد :
تصوف چیست ؟ ؛ منشا تصوف ؛ لزوم راهنما ؛ سیر و سلوک و کشف و شهود جناب حاج ملا سلطانمحمد ؛ اجازه یافتن ؛ عین فرمان ؛ سلسله اقطاب و اولیا ؛ وجه تسمیه سلسله به رضویه ؛ خلفای جناب حاج ملا سلطانمحمد ؛ القاب طریقتی
۴. خلافت جناب حاج ملا سطانمحمد سلطانعلیشاه :
پس از اجازه ؛ رحلت جناب سعادتعلیشاه ؛ توجه وافدین به گناباد ؛ فوت حاج ابوالحسن نوغابی ؛ فوت جناب آقا میرزا عبدالحسین ؛ قتل اسکندرخان ؛ سفر مکه ؛ مراجعت از حج ؛ مراجعت به ایران ؛ مسموم شدن
۵. از سال ۱۳۱۰ تا ۱۳۲۷ قمری :
تعیین مشایخ ؛ حاج ملا علی و مسافرت طولانی او ؛ سیاحت و تحقیق مذاهب ؛ مراجعت به گناباد ؛ ازدواج ؛ ریاضت و اجازه یافتن ؛ صورت فرمان ؛ مسافرت جناب حاج ملا علی ؛ واقعه کاشان ؛ قتل ناصرالدین شاه ؛ چند بار مسموم شد ؛ شهرت شهادت ؛ ظلم مامورین دولت در گناباد
۶. مقدمات و اسباب شهادت جناب حاج ملا سلطانمحمد سلطانعلیشاه :
انقلاب مشروطیت ؛ کینه اعیان گناباد به آنجناب ؛ ملا حسین قوژدی ؛ فرار حاج ابوتراب به تهران ؛ شدت کینه حاج ابوتراب با حاج محمد حسین ؛ ایالت نیرالدوله ؛ شکایت حاج محمد حسین از حاج ابوتراب ؛ دشمنان بیدخت
۷. شهادت جناب سلطانعلیشاه :
اخبار آنجناب به قتل خود ؛ آگاهی ارواح از وقایع ؛ شب شهادت و روش آنجناب در سحرها ؛ همدستان حاج ابوتراب ؛ کیفیت شهادت آنجناب ؛ وقایع پس از قتل ؛ تلگرافات راجع به رحلت آنجناب
۸. شمایل و اخلاق و کرامات آنجناب :
شمایل آنجناب ؛ اخلاق آنجناب ؛ عبادت و آداب مذهبی ؛ آداب دینی و اجتماعی ؛ مراقبت حال پیروان نسبت به امور دینی ؛ کشف و کرامت ؛ بعضی از کرامات جناب حاج ملا سلطانمحمد
۹. تالیفات آنجناب :
تالیفات علمی و ادبی ؛ تالیفات عرفانی آنجناب ؛ سعادتنامه ؛ تفسیر بیان السعاده ؛ امتیازات و اختصاصات تفسیر ؛ بعضی نسبت تفسیر به مولف را انکار کرده اند ؛ مجمع السعادات ؛ ولایتنامه ؛ بشاره المومنین ؛ تنبیه النائمین ؛ شرح کلمات باباطاهر ؛ ایضاح
۱۰. بعضی کلمات آنجناب :
کلمات عرفانی ؛ کلمات اخلاقی ؛ کلمات علمی ؛ کلمات اجتماعی ؛ کلمات اخلاقی مثلی
۱۱. بعضی از مکاتیب مهمه آنجناب :
نامه تیمورتاش و پاسخ آن ؛ بعضی مرقومات که در باب فرزندشان جناب حاج ملا علی مرقوم گردیده ؛ مرقومات راجع به قائم و غیبت و ظهور و رجعت ؛ بعضی مرقومات که راجع به حالات روحی سائلین نوشته شده ؛ در پاسخ بعض مسائل شرعیه و فرعیه ؛ آنچه در پاسخ بعض سوالات مرقوم گردیده ؛ مرقوماتی که در پاسخ از تشکیات نوشته شده ؛ مرقومات که راجع به واقعه کاشان نوشته شده ؛ آنچه درباره افسردگی برادران دینی مرقوم گردیده ؛ نامه هایی که آمیخته به تشدد است ؛ نامه در باب انقراض قاجاریه ؛ مکتوباتی که در مطالب مختلفه مرقوم شده
۱۲. فرزندان و بستگان آنجناب :
زوجات آنجناب ؛ فرزندان آنجناب ؛ فرزندان جناب حاج ملا علی ؛ فرزندان جناب آقای صالحعلیشاه ؛ فرزندان آقای حاج میرزا محمد باقر ؛ فرزندان خاتون جان ؛ فرزندان زهرا بیگم ؛ فرزندان گوهرسلطان ؛ برادرزادگان آنجناب ؛ فرزندان حاج ملا محمد صالح
۱۳. مشایخ و ماذونین از آنجناب :
میرزا محمد صادق نمازی ؛ صورت اجازه اولیه ؛ اجازه ثانویه ؛ حاج ملا محمد جعفر برزکی ؛ اجازه نامه ؛ حاج شیخ عبدالله حائری ؛ صورت اجازه ؛ میرزا علی آقا صدرالعرفا ؛ صورت اجازه
۱۴. گرویدگان نامی نزد آنجناب :
شیخ محسن سروستانی ؛ حاج شیخ عباسعلی قزوینی ؛ حاج شیخ عمادالدین ؛ میرزا ابوطالب سمنانی ؛ امام جمعه اصطهباناتی ؛ شیخ اسدالله گلپایگانی ؛ شیخ محمد فانی سمنانی ؛ حاج شیخ علیمحمد تهرانی ؛ فقرای گناباد ؛ سادات گناباد ؛ بعض دیگر از فقرای گناباد ؛ فقرای بزرگ اصفهان ؛ فقرای تهران ؛ بعض فقرای کاشان ؛ بعض فقرای مشهد ؛ بعض فقرای شیراز ؛ بعض فقرای یزد ؛ بعض فقرای سایر بلاد ؛ حاج میرزا یوسف حائری
۱۵. علما و بزرگان مشهور معاصر آنجناب :
شیخ مرتضی انصاری ؛ حاج میرزا محمد حسن شیرازی ؛ آخوند ملا محمد کاظم خراسانی ؛ حاج میرزا حبیب الله رشتی ؛ سید محمد کاظم یزدی ؛ حاج شیخ زین العابدین مازندرانی ؛ حاج ملا علی کنی ؛ حاج میرزا حسین ؛ حاج میرزا حبیب الله مشهدی ؛ حاج میرزا حسین سبزواری ؛ حاج شیخ محمد تقی اصفهانی ؛ سید محمد باقر چهارسویی اصفهانی ؛ میرزا محمد هاشم چهارسویی ؛ حاج شیخ فضل الله نوری ؛ آقا سید عبدالله بهبهانی ؛ آقای سید محمد طباطبایی ؛ حاج ملا علی سمنانی ؛ آقا محمد رضا قمشه ای ؛ میرزا ابوالحسن جلوه ؛ میرزا شمس الدین حکیم الهی ؛ آقای آقاعلی حکمی زنوزی ؛ شیخ محمد باقر اصطهباناتی ؛ آخوند ملا محمد کاشانی ؛ جهانگیرخان ؛ آقا شیخ محمد خراسانی گنابادی ؛ حاج میرزا محمد رضا همدانی ؛ حاج محمدخان کرمانی رئیس شیخیه ؛ مجدالاشراف ذهبی ؛ استاد غلامرضا شیشه گر ؛ حاج آقا محمد شیرازی ؛ حاج میزا حسن صفی علیشاه ؛ حاج کبیر آقا مراغه ای ؛ شیخ نظرعلی ؛ ادیب پیشاوری
۱۶. کتبی که نام جناب حاج ملا سلطانمحمد را برده یا شرح حال او را نوشته اند :
رجوم الشیاطین ؛ شهیدیه ؛ طرائق الحقایق ؛ بدایع الآثار ؛ شمس التواریخ ؛ مجله ایرانشهر ؛ آثار العجم ؛ مآثر و الآثار ؛ تاریخ رازی ؛ هشت سال در ایران ؛ منتخب التواریخ ؛ الذریعه الی تصانیف الشیعه ؛ کشف و شهود در عرفان ایران ؛ ریحانه الادب ؛ طبقات اعلام الشیعه ؛ معجم المطبوعات العربیه و المعربه ؛ معجم المولفین ؛ مفسران شیعه
۱۷. مقبره و اشعاری که در مرثیه یا تاریخ شهادت سروده شده :
ساختمان بقعه ؛ تکمیل در زمان جناب صالحعلیشاه ؛ درهای مقبره ؛ تعمیرات تزیینی بقعه ؛ کتابخانه سلطانی ؛ قنات صالح آباد ؛ موقوفات مزار ؛ سنگ قبر ؛ آنچه روی سنگ قبر نوشته شده ؛ اشعاری که در مرثیه و ماده تاریخ سروده شده ؛ در مرثیه
۱۸. به کیفر رسیدن کشندگان و اذیت کنندگان :
تاخت و تاز سالارخان ؛ گرفتاری سالارخان ؛ گرفتاری حاج ابوتراب ؛ محمد علی نوغابی معروف به سردار ؛ قوت گرفتن محمد علی و همت دولت بر دفع او ؛ پیوستن محمد علی به نایب حسین کاشانی ؛ حرکت محمد علی برای کینه جویی حاج ابوتراب ؛ آتش زدن خانه حاج ابوتراب و پایان کار او ؛ وقایع پس از قتل حاج ابوتراب ؛ پایان کار بقیه کشندگان
- تاریخچه بنا و ساختمان بقعه مقدسه
- تکلمه :
کتابخانه ؛ حسینیه ؛ کارهای داخل بقعه ؛ سنگ مرقد مطهر ؛ جدار خارجی بقعه متبرکه ؛ کتیبه جدار خارجی ؛ فاجعه زلزله ؛ برج ساعت ؛ قسمت شرقی صحن وسط ؛ تعمیر مسجد جامع بیدخت ؛ ساختمان های نوسازی
- پایان
- فهرست ها :
آیات شریفه ؛ احادیث ، اخبار ، اشعار و عبارات عربی ؛ اشعار ؛ اشخاص ؛ اماکن ؛ کتب ، رسائل و مجلات
پاورقی ها :
(۱) چاپ سوم ، صص ۴ و ۵
(۲) همچنین کتبی که راجع به شرح حال مرحوم حاج ملا هادی سبزواری رحمه الله علیه نوشته شده از مرحوم آقای سلطانعلیشاه شهید جزو بهترین شاگردان و ادامه دهندگان مکتب حکمی حاج ملا هادی نام برده اند از جمله آقای غلامحسین رضانژاد ، متخلص به نوشین ، محقق دانشمند و وکیل دادگستری در کتاب خویش موسوم به « حکیم سبزواری ، زندگی ، آثار ، فلسفه » ( سنایی : تهران ، ۱۳۷۱ ) شرح حال مرحوم حاج ملا هادی و شرحی که بر کلمات او می نویسند از مرحوم آقای سلطانعلیشاه با تجلیل و احترام فراوان و به تفصیل ( صص ۹۸ ، ۱۰۵ - ۱۰۷ ) نام برده اند .
(۳) به عنوان مثال در کتاب « فرهنگ فرق اسلامی » ( دکتر محمد جواد مشکور .-- چاپ دوم ، مشهد : بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی ، ۱۳۷۲ / ص ۳۲۶ ) عقاید و افکار کفرآمیزی را به جناب آقای سعادتعلیشاه مرشد معنوی مرحوم آقای سلطانعلیشاه نسبت داده و جای تعجب است که چرا مولف به جای اینکه خود در خصوص موضوع تحقیق کند به استناد و ترجمه یک مقاله ضعیف علمی از کتاب عربی « دایره المعارف الاسلامیه » که نویسنده عرب زبان آن چنانکه در تعلیقه مقاله خویش می گوید اصولا با مذهب شیعه و مذاهب موجود در ایران مخالف بوده ، اکتفا نموده است . جالب تر اینکه چگونه است مرحوم دکتر مشکور که خود در خانواده اهل عرفان و ارادتمند حضرت سلطانعلیشاه بزرگ شده بود و با دسترسی به آثار آنجناب ، چنین اطلاعات نادرستی منتشر نمود . بی جهت نیست که در یکی از انتقاداتی که بر ایشان شده است ، عنوان گردیده بود که پدر خود شما مرحوم حاج آقا علاءالدین مشکور در این سلک و طریقه وارد و بسیار مرد متقی و با سوادی بوده ، ولی اکنون با این انتسابات و اتهاماتی که شما نوشته اید نفرین پدر را پشت سر خواهید داشت .
(۴) تاریخ زیر مقدمه تیر ماه ۱۳۲۱ شمسی است .
منبع : نابغه علم و عرفان در قرن چهاردهم / سلطانحسین تابنده گنابادی ( رضاعلیشاه ) .-- تهران : حقیقت ، ۱۳۸۵ / مقدمه ها و فهرست
برچسبها: معرفی منابع
<< Home