سلام

درویشی درويشي سلسله نعمت‌اللهی نعمت‌الهیه نعمه‌الهی نعمه‌اللهیه نعمت اللهی نعمه الهی نعمت اللهي نعمت‌اللهي نعمه‌اللهي نعمت الهیه نعمه اللهیه سلطانعلیشاهی سلطانعليشاهي سلطان علیشاهی سلطان عليشاهي سلطان‌علیشاهی سلطان‌عليشاهي گنابادی گنابادي گنابادیه گناباديه عرفان تصوف صوفی صوفي صوفیه صوفيه عرفا صوفیان صوفيان درویش قطب اقطاب مزار سلطاني سلطانی mysticism sufism shiism sufism shiah sufism islamic sufism nimatullahi order gunabadi

سه‌شنبه

دفاعیه ها : ‌نظر سلسله سلطانعلیشاهی درباره علما / سلطانحسین تابنده گنابادی رضاعلیشاه

عنوان اصلی : نظریه سلسله نعمه اللهیه نسبت به علمای اعلام چیست ؟


این موضوع محتاج به سوال نیست و در تمام کتب بزرگان سلسه مذکور شده و در « نامه مبارکه پند صالح » نیز دستور کامل در این باب داده شده است .
علمای اعلام مبلغین دیانت اسلام و ناشرین احکام شریعت مقدسه می باشند و همانطور که بزرگان عرفا مجازین در درایت و تلقین اذکار و اوراد هستند ، علما نیز مجازین در روایت می باشند و باید احکام شرعیه را از آنها اخذ کرد و در گذشته بین این دو دسته اتحاد و یگانگی کامل موجود بوده و هرکدام به وظائف خود عمل می کردند . و بسیاری از علمای سابقین مانند : شهیدین و ابن فهد حلی و ابن طاووس و ابن ابی جمهور و سید حیدر آملی و شیخ بهائی و فیض کاشانی و قاضی نورالله شوشتری و شیخ مرتضی انصاری و مرحوم میرزای شیرازی و مرحوم آیت الله اصفهانی - رحمه الله علیهم - یا در رشته تصوف وارد بوده یا اظهار میل و علاقه بدان می نمودند و در کتب رجال هم از بعض آنها به نام صوفی ذکر شده است ؛ مانند « رجال ابوعلی » ، درباره ابن فهد حلی و در کتاب « مرآه الحق » مرحوم مجذوبعلیشاه [ همدانی ] نیز در این باب مشروحا ذکر شده است ، بلکه در میان روات نیز چند نفر به نام صوفی مشهورند ؛ مانند : حسین بن علی صوفی و حسین بن عنبسه صوفی و احمد بن یحیی بن حکیم صوفی . و هرچند بعضی گفته اند که آنها پشم فروش بوده اند از این جهت بدین نام موسوم گردیده اند ، ولی این بعید است چون طبق معمول عرب باید آنها را صواف گفت نه صوفی ، مانند بقال و تمار و عطار . و ابوالحسن علی معروف به ابی الادیان نیز که از حضرت عسکری (ع) روایت کرده به تصوف معروف و از دوستان نزدیک جنید بوده و خود جنید نیز مورد لطف و عنایت حضرت عسکری (ع) بوده ، و در کتب رجال در ذکر جنید و فارس بن حاتم بدان تصریح شده است .
امروز هم بین علمای حقیقی و عرفای واقعی اختلافی نیست و ایجاد اختلاف از طرف مغرضین یا جهال می باشد ؛ چنانکه در کتاب « مجالس المومنین » مرحوم قاضی نورالله شوشتری در اول مجلس ششم که راجع به صوفیه شرح مفصلی در مدح و تمجید از تصوف ذکر فرموده ، و از جمله در کتاب « جامع الاسرار » تالیف عالم جلیل سید حیدر بن علی آملی نقل کرده که : شیعه و صوفی دو اسم می باشند که مراد حقیقت واحده است . و ضمنا گفته که بین علمای شریعت و صاحبان طریقت در شیعه به هیچ وجه اختلافی نیست . و در ذکر حالات سید حیدر نیز در همان مجلس بیان مفصلی در باب تصوف از ایشان نقل نموده است . و بعضی به نویسنده [ این مطلب ] توهین نموده و نوشته اند این که در اینجا ذکر شده مغالطه است و آنها اصلا صوفی نبوده اند . من نمی دانم این صوفی که ایشان می گویند چیست و آنکه ما ذکر کردیم کیست ! زیرا ما هم کسانی را که نام تصوف بر خود گذاشته و عمل نمی کنند رد می کنیم ، ولی تصوف حقیقی همان است که آن علما دارا بودند و ما نیز بدان افتخار می کنیم و گمان می کنم نوشته ایشان به مغالطه نزدیک تر باشد .
مرحوم آیت الله زنجانی به خود نگارنده بطور صریح فرمودند که علمای بزرگ در خفا با فقر و طریقت ارتباط داشتند و از جمله بطور مثال راجع به مرحوم آیت الله سید محمد کاظم طباطبائی یزدی اظهار کردند که من خودم سالها نزدشان تلمذ نموده و از نزدیکان ایشان بودم و به من اعتماد داشتند و من درک کردم که ایشان در رشته طریقت واردند .
فقرا موظف اند طبق آنچه در « نامه پند صالح » مذکور گردیده حفظ احترامات علمای اعلام را بنمایند . و کسانی را که حقیقا به وظایف روحانیت رفتار نموده و در خدمت به شریعت مقدسه و نشر احکام می کوشند با نظر تعظیم و تکریم بنگرند و احکام شرعیه را که بر هر فرد مسلمی عمل بدان ها لازم است از آنان کسب نمایند .


منبع :


برچسب‌ها: